حرفهای عادی

Tuesday, March 18, 2014

ژرنالیسم تخصصی

نمی دانم تا حالا شده است که دنبال یک موضوعی در مورد صنعت نفت و گاز باشید, مثلا بخواهید میزان تولید یک میدان نفتی, یا میزان سرمایه گذاری برای توسعه یک میدان نفتی, اثر افزایش قیمت خوراک یک پتروشیمی را در قیمت تولیداتش, یا هزینه تمام شده یک پالایشگاه نفت و گاز را در گذشته یا حال را بدانید, اگر این موارد را خواسته باشید به احتمال زیاد با یک سری مطالب تکراری و سطحی مواجه میشوید که عمدتا از روی هم کپی شده است و به هیچ عنوان نمی تواند برایتان مفید باشد. این مطالب را اغلب سایتهای رسمی شرکتهای نفتی, گازی, وزارت نفت و سایتهای دولتی منتشر کرده اند که هدفشان بیشتر اطلاع رسانی در مورد فعالیتهای سازمان مربوطه شان است که در بیشتر مواقع از پایگاه اطلاع رسانی تبدیل به پایگاه رسمی تمجید و پاچه خواری مدیرانشان میشود که نمی توان به هیج یک از داده های آن اطمینان کرد. البته تعدادی سایت اینترنتی هم هستند که در ظاهر مستقل هستند که به شدت از ضعف محتوا و تحلیل رنج میبرند و اغلب در مواقع انتخاب وزیران, مدیران یا معاونان نقش تخریبچی یا توپخانه گروهی را به عهده میگیرند و بعد از موسم انتخاب آرام آرام به سمت جناح پیروز می غلطند. این بی خبری و بی محتوایی در موضاعات دیگری که به صورت مستقیم با مردم سر و کار دارد وجود ندارد, چون مردمی که با موارد درگیر هستند هر خبر و تحلیلی را به راحتی نمی پذیرند. مثلا اگر دولت اعلام کند که راه آهن اصفهان- شیراز را افتتاح کرده است ولی مردم زیادی با چشمان خود خواهند دید که این پروژه در کجاها و چه قسمت هایی دارای ایراد و اشکال است و زود اطلاع رسانی میکنند اما اگر به مردم اعلام شود که مثلا فاز 9 پارس جنوبی راه اندازی شده, درصد کمی هستند که اصلا برایشان صحت خبر اهمیت دارد و درصد خیلی کمتری هم هستند که اگر بدانند این خبر کذب هست انگیزه کافی برای اطلاع رسانی دارند. این داستان در مورد مشکلات صنوفی که با نفت سر و کار دارند نیز دیده میشود و بی خبری و عدم علاقه مندی جامعه به آگاهی از اوضاع این صنعت باعث میشود که دو گروه افراطی و تفریطی به این صنعت نگاه کنند, گروهی دنبال مافیا نفتی بگردند و گروهی دیگر هم به آسانی بتوانند میلیاردها دلار نفت کشور را بدون نظارت بفروشند و حاضر به بازگردان پول آن به کشور نشوند. این بی خبری فرصت رصد و مانیتور کردن برنامه ها و عملکردهای مدیران نفتی را می گیرد و به آنها اجازه میدهد که عملکردشان را در پشت تمجیدهای کارمندانشان یا تبلیغات پایگاههای رسمی شان مخفی کنند و اینگونه فرصت نوشداروی متخصصانِ مستقل,  قبل از مرگ سهراب از دست میرود. از سوی دیگر این بی خبری عمومی باعث میشود گروهی از مدیرانی که عملکرد مناسبی در حوزه ها و سوابق قبلی خود نداشتند به واسطه فشارهای سیاسی و بدون هزینه افکار عمومی به جای مدیران توانمندی تکیه بزنند که یا روابط سیاسی محکمی ندارند یا تمایل ندارند به هر قیمتی و با دادن باجهای متداول سکان مدیریت خود را حفظ کنند. شاید بهترین مثال برای این موضوع را بتوان نظرات موافقان و مخالفان مهندس زنگنه دانست. در جریان رای اعتماد به ایشان آنقدر فاصله بین موافقان و مخالفان زیاد بود که افکار عمومی نمی توانست تشخیص دهد که ایشان خادم منافع ملی بوده است یا اینکه به کشور خیانتهای جبران ناپذیری داشته است.
در نهایت؛ این دغدغه مدتها بود که در ذهن من به وجود آمده بود و تصمیم داشتم سایتی تخصصی با موضوع انرژی, نفت و گاز راه اندازی کنم. حتی اقدام به ثبت دامنه اینترنتی آن هم کردم اما داشتن مسئولیت اجرایی (هر چند کوچک) در نفت مانع از آن میشود که قادر به انجام این فعالیت شوم. فعالیتی که پیش نیاز آن استقلال می باشد, در این چند مدت تصمیم خود را با دوستانی قابل مشورت در میان گذاشته ام و برایند جمع نظرات ایشان, موافقت با راه اندازی این سایت بود. در اینجا دعوت را علنی میکنم و از دوستان تقاضا دارم که نظراتشان را برایم بگویند تا با کمکشان بشود تصمیم بهتری اتخاذ کرد.