شغلهای زمان ما

تو خیابان سهروردی  یه پارچه نوشتۀ بزرگ تبلیغی نصب شده بود که روش نوشته بود "به مناسبت ماه محرم, با ارزان ترین قیمت و کمترین زمان, ماشین شما رو گِل پاشی میکنیم."

هزینه حکومت داری

شاید بارها شنیده اید که بعضی شرکتها, کالایی را گران تولید میکنند یا پروژه ای را با هزینه گران تر انجام میدهند که  این گرانی کار یا کالا دلایل متفاوتی از قبیل ناآشنایی با کار, نداشتن اعتبار بانکی, اختلافات بین شرکاء, عدم مدیریت مناسب و ... دارد ولی دلایل,  هرچیزی که باشد نتیجه یکسانِ آن , نابودی و ورشستگی شرکت و یا نیمه تمام ماندن پروژه می باشد.

در حکومت داری هم مثل انجام پروژه ها, اداره کارخانه ها یا حتی گرداندن یک مرغداری بایستی طوری عمل شود که هزینه های حکومت کردن به حداقل برسد , بدیهی است در صورتی که هزینه حکومت از درآمدهای آن کمتر شود, حکومت ناچار خواهد شد که از برنامه های رفاهی, آموزشی و بهداشتی کم کند تا امکان تامین هزینه ها رو فراهم نماید و به تدریج به نقطه ای میرسد که حکومت حتی قادر به تامین هزینه های استمرار خود هم نخواهد بود, بنا براین حکومت ها از دمکرات گرفته تا دیکتاتوری باید به هزینه هایشان توجه کنند تا با کم کردن هزینه ها, خود و مملکتشان رو به ورشکستگی نکشانند.

بهانه ها

خیلی از سیستمها و روابط در ابتدا براساس واقعیت یا آرمانی پایه گزاری میشوند ولی برای تداوم و استمرار نیاز به بهانه های دارند  که این بهانه ها به تدریج تبدیل به موضوع اصلی میشوند تا جایی که خواسته ها اولیه نیز به پای این بهانه ها قربانی میشود.

تکنولوژی و جوادها

 فکرش رو هم نمی کردیم,  تکنولوژی به جای برسه که بشه آهنگهای جواد یساری رو از ایتونز استور اپل (itunes store apple)  دانلود کرد.

زگهواره تا گور, کار بجوی

 اخبار امروز مراسمی  رو نشان داد که در اون از بازنشستگان نمونه تجلیل می شد, تو این فکر بودم که بازنشسته نمونه بر چه مبنایی انتخاب میشه که یکی از بازنشسته های نمونه  در جواب خبرنگار گفت : 27 سال کار کرده و بازنشست شده و بعد از بازنشستگی 25 سال دیگه هم هست که داره کار میکنه....

به قول معروف, مملکته داریم

زبان کامل

 یکی از عناوین خبر ساعت 20:30  شبکه دو این بود :

"تایید مرامنامه ستایشگری و ذاکری اهل بیت (ع) در کنگره بین المللی پیر غلامان حسینی"

چون همایش بین المللی بود, تا ساعت 12 شب منتظر موندم  تا ببینم  تیتر بالا به انگلیسی چی میشه ولی فکر کنم دیدن  تیتر بالا رو نمیشه به زبان دیگری به غیر فارسی نوشت و از گفتن تیتر منصرف شدند و من رو هم چشم انتظار گذاشتن....

مجلس پرشیایی به کار نیایی

یادتونه وقتی مجلس ششم تصمیم گرفت که خودر نمایندگان از پژو 405 به پرشیا تغییر کنه,حامیان آن مجلس نظیر روزنامه ها و دانشجویان علاوه بر منتقدان همیشگی نظیر صدا و سیما و کفن پوشان, حسابی از خجالت نمایندگان در اومدند و درهمه تجمعات دانشجویی با شعار معروف "مجلس پرشیایی به کار ما نیایی" به استقبال نمایندگان رفتند ولی در مورد تایید استفساریه پرداخت مادام العمر حقوق مسئولان سياسي دولتي در مجلس هشتم, شاهد واکنش بسیار ضعیف حامیان این مجلس نظیر گروههای عدالتخواه - که عمدتا صفت دانشجویی رو یدک میکشند- صدا و سیما و سایتهای نیمه دولتی بودیم, حامیانی  که انتظار میرفت در مقابل این تصمیم, جنجالهای خود جوش به پا کنند, ولی ظاهرا مدیریت کنندگان این برنامه ها و اعتراضات خود جوش, خود هم از این جوشش, آبی برایشان گرم خواهد شد که قید تجمع در این سرما رو زدند....

تقدیم به شکنجه گرها

...«تقدیم به ولید فرحان گروهبان بعثی اهل بصره. نمی‌دانم شاید در جنگ اول خلیج فارس توسط بوش پدر کشته شده باشد. شاید هم در جنگ دوم خلیج فارس، توسط بوش پسر کشته شده باشد،شاید هم زنده باشد. مردی که اعمال حاکمانش باعث نفرین ابدی سرزمینش شد. مردی که سالها مرا در همسایگی حرم مطهر جدم شکنجه کرد. مردی که هر وقت اذیتم می‌کرد نگهبان شیعه عراقی علی جارالله اهل نینوا در گوشه ای می‌نگریست و می‌گریست. شاید اکنون شرمنده باشد. با عشق فراوان این کتاب را به او تقدیم می‌کنم. به خاطر آن همه زیبایی هایی که با اعمالش آفرید و آنچه بر من گذشت جز زیبایی نبود «و ما رعیته الا جمیلا» »....

متن بالا بخشی از تقدیمه سید ناصر حسینی پور نویسنده کتاب "پایی که جا ماند" است که کتاب رو  به شکنجه گرش تقدیم کرده است. البته نمی دونم که نویسنده چه فکری رو ترویج کرده ولی با این تقدیمیه به نظر میرسه که باید فکری انسانی داشته باشه, چون شکنجه گر رو هم قربانی یک سیستم غیر انسانی میدونه که در نهایت یا کشته شده یا شرمنده....

ملت درگیر

پشت چراغ قرمز تو تاکسی نشسته بودیم, سمت چپ یه پراید (که آرم آژانس داشت) و سمت راست یه وانت پیکان توقف کرده بود, راننده پراید از راننده ماشین ما آدرس بیمارستان دی رو پرسید, همین که راننده ما خواست آدرس بده, راننده وانت از اون ور داد زد که چه جور راننده آژانسی هستی که آدرسها رو بلد نیستی و راننده آژانس هم در جوابش گفت که به تو ربطی نداره و شروع کردن یکی به دو کردن و بعدش اومدن پایین و تا می تونستن همدیگر رو زیر مشت و لگد گرفتن و زدن, ما هم هاج و واج .....

اعترافات یک همشهری

باید اعتراف کنم  که من از شهرستانی بودن به عنوان ابزاری برای فرار از قوانین رانندگی (سوء) استفاده می کنم و همیشه طرح ترافیک و زوج و فرد رو با شگرد و البته پلاک شهرستان رد کرده ام و تا حالا جریمه نشده ام, چون 90 درصد پلیسها از شهرستان اومدند و احساس مشترکی نسبت به شهرستانی ها دارند.

تقاضای کاذب , قول کاذب

امروز یک خانم مسن که به نظر نمی رسید سواد چندانی داشته باشد, به بانک آمد و درخواست کرد که کل پولش را که در حدود 5 میلیون تومان بود برای خرید سکه از حسابش خارج کند و در پاسخ کارمند بانک که می گفت قیمت سکه دیگر افزایش پیدا    نمی کند, گفت که من دیگر به هیچ کس و هیچ چیز در این مملکت اعتماد ندارم, مگر یادتان نیست که احمدی نژاد در مصاحبه قبل از هدفمند کردن یارانه ها می گفت, نرخ دلار گران است و باید به 800 یا 900 تومان کاهش یابد ولی نرخ دلاربه 1350 تومان رسید و یا تلویزیون سراسری در بخشهایی مختلف خبری تصویر مردی گریان را نشان می داد که فریب  جو را خورده و کل سرمایه اش را سکه خریده و با کاهش قیمت سکه بدبخت شده بود, ولی دیدید که قیمت سکه بعد از آن گریه ها و فیلم ها دو برابر شده......

با شنیدن این گفتگو یاد مصاحبه آخر رئیس کل بانک مرکزی افتادم که دلیل اصلی افزایش نرخ ارز را تقاضای کاذب عنوان کرد, ولی نگفت که مهمترین دلیل این تقاضایی کاذب, عدم اطمینان مردم به حرفها, فیلم ها!!!, برنامه ها و وعده هاست که وعده کذب, تقاضای کذب بوجود خواهد آورد.

شادیهای ناراحت کننده

وقتی بعضی سایتها و نوشته ها را میبینم که از انفجار کرج شاد شدن, واقعا ناراحت میشم و به عنوان یک انسان حساس وقتی کتاب و سایتی را می خوانم که از کشورم انتقاد می کنند, عمیقا ناراحت میشوم. به عنوان مثال, فرضا میدانم که نابینا هستم, اما اگر مردم هر روز به من بگویند تو کوری, تو نمی بینی, طبیعی است که خشمگین میشوم و پاسخ میدهم؛ کور خودت هستی, تو یک احمقی!

تخلف رانندگی در مخابرات

با روزبه (یکی از دوستام) رفتیم به یکی ازشعب مخابرات تا بدهی موبایلش رو بده و تلفنش رو وصل کنه,متصدی مخابرات ازش کارت شناسایی خواست و اون از تو کیفش گواهینامه اش رو درآورد و داد, متصدی یه نگاه به گواهینامه انداخت و گفت که این گواهینامه یکساله هست و از اعتبارش چند سال میگذزه و نمیتونه با این کارت کارش رو انجام بده, روزبه گفت که پشت گواهینامه نوشته, اگه تو یکسال تخلفی نکنه کارت تا پنج سال اعتبار داره, ولی متصدی باز هم قبول نکرد و گفت که اون از کجا بدونه که سال اول تخلفی نداشته, ما هم  هر چقدر تلاش کردیم نتونستیم به اون و رئیسش بفهمونیم که اولا اومدیم بدهیمون رو بدیم - و نمیخوایم پولی بگیریم- و دوما هدف از ارائه کارت, احراز هویت هست و نه اعمال قوانین رانندگی...

کفشهای جفت شونده

همیشه برام این سوال بوده که چرا مهمترین کرا مت, آدمهای  صاحب کرامت "جفت شدن کفشهاشون" بوده...

بیماری فراگیر بی رحمی

 هتفه گذشته در اثر انفجار مین ضد نفر درداخل اتوبوسِ یکی از کاروانهای راهیان نور که دانش آموزان 12 تا 14 ساله  شهرکردی رو به مناطق جنگی اورده بود 5 دانش آموز فوت و تعدادی زخمی شدند. متاسفانه خبر این حادثه تحت شعاع سایر اخبار نظیر حرکت بازیکنان پرسپولیس و اشغال وال استریت!!! قرار گرفت و تقریبا هیچ رسانه معتبری به اون نپرداخت.

با مقایسه حساسیت افکار عمومی به موضاعاتی نظیر حادثه پرسپولیس, داستان فرنود و نظایر آن میتوان پیش بینی کرد که به فرض اگر در کاروان مذکور, دانش آموزی شوخی جنسی میکرد و فیلمش گرفته شده بود, تا الان هزار بار بلوتوثش را پخش کرده بودیم و در شبکه های اجتماعی راجع بهش مطلب مینوشتیم و احتمالا کمسیون فرهنگی مجلس جلسه غیر علنی تشکیل میداد و در بالاترین و فیس بوک, خبر داغ میشد و تا هفته ها موضوع پیامک ها و جک های ما میشد. 

بله ما مردم, بیمار بی رحمی شده ایم که برای جان هوطنانمان  کمتر از شوخی های جنسی شان نگرانیم.

پیش بینی نظامی

با توجه به سرنوشتی که  رزمندگان  جنگ 8 ساله داشتند, احتمالا اگه -گوش شیطون کر-  جنگی بخواد به مملکت تحمیل بشه, تعداد داوطلبهای پشت جبهه از رزمندگان خط مقدم خیلی بیشتر میشه.....

استقلال و پرسپولیس را ادغام کنید

سایت اوج نیوز در خبری به قول از یکی از خوانندگان کیهان پیشنهاد داده که برای استفاده از ظرفیت دو تیم استقلال و پرسپولیس،این تیم ها را ادغام کنند.

هر کسی با خوندن این خبر به راحتی متوجه ذهن ساده و بسیط پیشنهاد دهنده  آن میشوند, ولی در بحثهای اقفصادی و فنی خیلی از طرحهایی که  اجرایی  شده اند از دید کارشناسان آن حوزه مشابه طرح ورزشی بالا بیشتر به طنز شبیه است و امکان دفاع عقلی از آنها وجود ندارد, به دلیل ملموس نبودن  با تبلیغات فراوان به عنوان طرح موفق به خورد مردم  داده شده است.

تغییرات ضروری

آنها که عوض شدنشان بعید است, عوضی شدنشان قطعی است.