حرفهای عادی

Thursday, December 31, 2015

#‏چالش‬ ‫#‏ماموریت‬ ‫#‏انحرافی‬ ۲- پلیس راهنمایی و رانندگی و پوشش رانندگان

به دلیل اینکه به صورت روزانه با فعالیتهای شهرداری سر و کار داریم به نظرم فعالیتهای انحرافی شهرداری بیشتر به چشم می آید اما شهرداری را می گذاریم برای زمانی که سوژه ها، تَه بکشد. شاید ملموس ترین ماموریت انحرافی که این روزها درباره اش شنیده ایم مربوط به وظیفه جدید راهنمایی و رانندگی باشد. این سازمان،‌ مدتی است که در کنار وظایف اصلی که قانون به عهده اش گذاشته است بنا به دستور - و احتمالا اجبار - در حال مب...ارزه با پدیده(!) بد حجابی رانندگان زن و بد پوششی رانندگان مرد است و در ماههای گذشته،‌ توانسته است بیش از ۴۰ هزار راننده خاطی بد حجاب را به قول خودشان اِعمال قانون کند. دوست ندارم کلاف پیچیده آلودگی هوای شهرها را به این موضوع ربط دهم اما تصور میکنم بخشی از گره های ترافیکی شهرهای بزرگ به دلیل ناتوانی سیستم راهنمایی و رانندگی است و اگر پلیس راهنمایی و رانندگی قادر بود وظیفه اصلی اش را به درستی انجام دهد می توانست میزان آلودگی را -هر چند ناچیز- کمتر کند.

Tuesday, December 29, 2015

چالش ماموریت های انحرافی ۱


«...بی اعتنایی دولتها به ماموریت اصلی خود و تعریف ماموریت های انحرافی، بزرگترین مانع در مسیر توسعه جوامع محسوب میشود که میتوان ثابت کرد همه موانع دیگر ریشه در همین انحراف دارد...» این جمله بخشی از مقاله دکتر علی میرزا خانی در خصوص " قواعد توسعه و عدالت همزمان"است. با اجازه ایشان می توان این گزاره را از دولت به همه سازمانها و نهادهای ریز و درشت عمومی، دولتی، خصولتی و حتی خصوصی که در زمینه های اقتصادی/ اجتماعی/ فرهنگی/ ورزشی و ...فعال هستند تعمیم داد و مقصر اصلی مشکلات و نابسامانی های فعلی کشور را "ماموریت انحرافی" دانست. سازمانها یا اشخاص عموما برای سرپوش گذاشتن بر انگیزه های واقعی خود  تلاش میکنند از پوشش توجیهات مقدس یا پوپولیستی استفاده کنند و کم کم از کارکرد اصلی خود منحرف میشوند و کارکرد فرعی - که عموما انحرافی هم خواهد شد- را به عنوان وظیفه اصلی جایگزین میکنند. مواردی که در هنگامِ بروز مشکلات، جامعه نسبت به آن حساس میشود اما بعد از مدتی که دردسر جدیدی اتفاق می افتد، آن موضوع فراموش میشود و جامعه درگیر داستان دیگری میشود. به همین دلیل به نظر میرسد اگر تعدادی از این ماموریت های انحرافی  بررسی شود می تواند به شناخت بیشتری از نابسامانی ها  کمک کند. شاید دوستانی که به کشورهای دیگر مهاجرت کرده اند با مقایسه تجارب و مشاهدات شان از کشوری که در آن زندگی میکنند با کشورمان، در فهم بهتر مطلب  بتوانند کمک بیشتری کنند.
پ.ن : احتمالا دوستانی که این مطلب را خواندند،‌ ذهن شان خیلی زود به سراغ نهادهای نظامی یا سیاسی رفت. با اینکه به نظرم این انحرافها خیلی مهم و تاثیر گذار است اما نباید باعث شود ما از انحرافهای به ظاهر کوچک در اطرافمان غافل شویم. انحرافهای که به راحتی و با انرژی خیلی کمتری می توان آنها را اصلاح کرد.

Wednesday, December 2, 2015

دبیر کل مادام العمر اوپک




در جهان سوم شانس خیلی موضوع مهمی است یعنی اگر شانس بیاورید در یک زمان مناسب در موقعیت مناسب قرار بگیرید احتمالا تا پایان عمرتان می توانید در آن موقعیت ادامه بدهید. این موضوع فقط به موارد ملی مربوط نمی شود که مثلا یک نفر شاه یا رئیس جمهور دائمی یک کشور می شود بلکه در نهادهای بین المللی شان هم داستان مادام العمری برپاست. این کشورها آنقدر بلوغ ندارند تا حتی بین خودشان یکی را برای دوره های بعدی انتخاب کنند. یکی از این افراد خوش شانس البدری است او که در دوران قدافی به عنوان دبیرکل اوپک از طرف لیبی معرفی شده بود توانست بعد از اینکه اوپک سه سال به دلیل اختلاف اعضا دبیر کل نداشت به عنوان دبیر کل انتخاب شود. دو دوره سه ساله او در سال ۲۰۱۲ تمام میشد اما باز به دلیل اینکه اعضا نمی توانند به اجماع برسند دوره اش سال به سال تمدید میشود و اگر با این وضع ادامه داشته باشد احتمالا تا پایان عمرش دبیرکل بماند. این در حالی است که قذافی سالهاست مرده و کشور لیبی در آشوب و بحران قرار دارد و عملا دولت درست و حسابی در آنجا وجود ندارد. این موضوع را مقایسه  کنید با دوران انتهای مسئولیت خانم اشتون که همزمان مذاکرات ایران با ۵+۱ به نقاط حساس رسیده بود. خیلی ها تصور میکردند دوره کاری خانم اشتون – حداقل در حوزه ایران ـ تمدید میشود ولی همه دیدند که در تاریخ مقرر خانم موگرینی آمد و جای خانم اشتون را گرفت و خانم اشتون پی زندگیش رفت.