حرفهای عادی

Wednesday, May 28, 2014

میدان گازی مشترک ایران با انگلیس در شمال اروپا!!

هر وقت بحث توسعه و تولید از میادین نفت و گاز کشور میشود ناخودآگاه یاد خوزستان یا خلیج فارس می افتیم اما شاید برایتان باور کردنی نباشد که ایران یک میدان نفتی و یک میدان گازی در شمال اروپا دارد. این دو میدان بخشی از بلوکهای متعلق به انگلیس در دریای شمال است که در نزدیک سواحل ایرلند قرار دارد. امتیاز این میادین را ایران وقتی که درآمد نفتی اش چند برابر شده بود همزمان با سایر سرمایه گذاریهای خارجی اش مثل 30 درصد سهام گروه فولاد تیسن کروپ المان و بخشی از سهام مرسدس بنز خریداری کرد. میدان گازی که ایران 50 درصد مالکیتش را به دست آورد رام  (Rhum)  نام دارد. سهام بخش ایرانی میدان رام  در اختیار شرکت نفت ایران که در بریتانیا ثبت شده است و با نام  IOC UK شناخته میشود قرار دارد و 50 درصد باقی آن در اختیار شرکت بریتیش پترولیوم قرار دارد. هر چند که این میدان در سال 1977 کشف شده، اما به دلیل مشکلات فنی از جمله بالا بودن دمای و فشار گاز موجود در آن، توسعه آن بارها به تاخیر افتاده بود تا اینکه در دی ماه سال 84 شرکت بریتیش پترولیوم اعلام کرد پس از 28 سال، بهره‌برداری، تولید و صادرات گاز از این میدان که بزرگترین میدان توسعه نیافته گاز انگلیس لقب گرفته بود را آغاز کرده است تا روزانه نزدیک به 6 میلیون مترمکعب گاز از آن استحصال و تولید کند این میزان تولید نزدیک 4 درصد مصرف کشور انگلستان بود. البته تولید از این میدان خیلی دوام نیاورد چرا که تحریم‌ها موجب شد تا بی‌پی از توسعه این میدان مشترک منصرف شده و تاسیسات موجود در جزیره‌ای در شمال شرقی اسکاتلند را ترک کند تا با IOC UK  فعالیت مشترکی نداشته باشد, اما سرمای سال گذشته و افزایش نرخ گاز باعث شد که انگلستان از اتحادیه اروپا بخواهد این میدان را از لیست تحریم هایش معاف کند و در نهایت چند ماه قبل اجازه تولید از این میدان را دوباره به دست آورد.

Monday, May 12, 2014

مخازن استراتژیک نفت

آمار میگویند ایالات متحده آمریکا از سال 1970 در حدود 800 میلیون بشکه نفت خام در مخازن استراتژیک خود ذخیره کرده است. بله 800 میلیون بشکه!! این مقدار نفت نزدیک صادرات 400 روز نفت خام ایران است. خیلی ها مثل من که تصور میکردم, گمان میکنند این مخازن بایستی مشابه مخازن استوانه ای فلزی ساخته شده باشد. اما اگر دو دو تا چهارتای ساده ای انجام دهیم می ببینم اصلا امکان ذخیره این میزان نفت درمخزنهای فلزی وجود ندارد. به همین دلیل توصیه میکنم این مقاله ساده را مطالعه نمایید تا به صورت خلاصه با این مفهوم آشنا شوید. در واقع ایده جدی این مخازن از زمان تحریم نفتی غرب توسط اعراب در اوایل دهه هفتاد میلادی در آمریکا جدی شد و با این روش که قدمتی 70 ساله داشت آمریکا حدود 50 ميليارد دلار( بر اساس ارزش امروزی دلار) برای ساخت و نگهداری مخازن ذخایر استراتژیک نفت هزینه کرده است. این ذخایر که در انبارهای نمکی زیرزمينی در امتداد سواحل لوئيزیانا و تگزاس نگهداری میشوند، در حال حاضر بيش از 800 ميليون بشکه نفت را در خود جای داده اند. سایر کشورهای عمده وارد کننده نفت، به ویژه کشورهای اروپایی و ژاپن، نيز در زمينه افزایش ميزان ذخایر نفت خام خود به شدت سرمایه گذاری کرده اند و بسياری از دیگر کشورها در حال ارزیابی احتمال ساخت ذخایر استراتژیک بزرگتر هستند. گفته میشود به طور متوسط برای نگهداری هر بشکه نفت در سال 3.5 دلار (علاوه بر سرمایه خرید نفت و سرمایه اولیه احداث تاسیسات) هزینه میشود.....
http://oilchangeproject.nationalsecurityzone.org/strategic-petroleum-reserve-is-buffer-against-shortages/

Saturday, May 3, 2014

شطرنج گازی روسها

کشاورز رو به دوربین تلویزیون, گوجه فرنگی های که در دستان پینه بسته اش گرفته بود را نشان میداد و از اینکه دلالان  حاصل دسترنجش را به بهایی ناچیز میخریدند و بعدا به چند برابر قیمت به مصرف کنندگان میفروختند گلایه داشت. بعد صدای گزارشگر در پس زمینه تصاویر مزارع گوجه شنیده میشد که این مشکل را به نبود امکانات, برنامه ریزی, سردخانه ها, توان مالی کشاورزان ربط میداد و پیشنهاد میکرد که دولت با راه اندازی تعاونی های کشاورزی و دادن وامهای مناسب به کشاورزان کمک کند تا از این مساله که سالهاست با آن دست به گریبان هستند رهایی یابند. کمی بعد گوینده اخبار با آب و تاب بحران اکراین را گزارش کرد و از اهرمهای روسیه برای مقابله با اروپا و اکراین نام برد. به زعم گویندهِ اخبار, سرما یکی از مهمترین اهرم های هست که روسیه به کمک آن میتواند به راحتی اروپا را به زانو در بیاورد. یاد یوشکا فیشر - وزیر خارجه اسبق آلمان-  افتادم که سالها پیش و قبل از شروع تحریمهای غرب علیه ایران گفته بود: « حاضر است چند سال سرما را تحمل کند ولی با خطر ایران هسته ای روبرو نشود.» اما ظاهرا این بار خطر از جای دیگر یوشکا فیشر را تهدید میکرد. روسیه!! روسیه سالهاست که به مانند شطرنج بازان ماهر کشورش بازی پیچیده ای در بازار گازی به راه انداخته است. حرکتهای آرامی که سالهاست بر روی تک تک آن فکر شده است. از یک طرف با قراردادهای مناسب گاز کشورهای حوزه خزر را برای سالهای آینده پیش خرید کرده است. این کشورها که خطوط ارتباطی مناسبی با دنیای انرژی ندارند ناچار هستند که گازشان را به قیمت دلخواه روسیه بفروشند, اما این برادر بزرگ ِ شطرنج باز اهداف کلان تر از اقتصاد لحظه ای دارد, پس دلیلی ندارد در مورد قیمت با برادران کوچک تر چانه بزند. گاز را به قیمت جهانی می خرد, هم برادریش را ثابت کرده است و هم بر طبق برنامه حرکت کرده است. در طرف دیگر, اما  خیلی زیرکانه به تنور دعوای ایران با اروپا دمیده است. ایران بعد از روسیه مالک دومین ذخائر گاز جهان است. روسیه در مناقشه هسته ای ایران با غرب, گاهی به میخ کوبیده است و گاهی به نعل. شطرنج باز به آرامی بازی را به پیش میبرد. عجله کار شیطان است. اروپایی ها متقاعد میشوند که ایران بزرگ ترین خطر برای آنهاست تا جایی که حاضر میشوند چند سال در سرما به سر ببرند اما ایران به اهدافش نرسد. لایه های تحریم ایران بیشتر میشود. پروژه خط لوله ناباکو جای خط لوله پارس را میگیرد. خطی که قرار بود گاز پارس را به سویس برساند. اما ناباکو گازی برای انتقال ندارد. اروپایی ها حتی اجازه نمیدهند ایران گازش را از طریق ناباکو به کشورهایشان برساند. البته تحریمها نای صنعت نفت ایران رامیگیرد. دیگر حتی ایران  گاز اضافه ای هم ندارد تا بتواند به صادرش کند. فازهای پارس جنوبی همه با تاخیر در حال ادامه است. چشم انداز روشنی هم برای اتمامش وجود ندارد. در دیگر سو شطرنج باز خط لوله شمال (north stream) را تکمیل کرده و راه انداخته است. خط لوله جنوب (south stream) را دارد برنامه ریزی میکند تا با پول و سرمایه غربیها اجرا کند. روسیه اکنون 40 درصد گاز اروپا را تامین میکند و تا چند سال دیگر آنرا به 70 درصد خواهد رساند. دیگر برنامه های شطرنج باز کامل شده است. اروپا دارد مات میشود. همه در بازی بزرگ  روسها مبهوت و در یک بازی کوچک تری گرفتار شده اند. سربازان پارس اما در این سو دوست دارند به شرق نگاه کنند . دوست دارند با  خط لوله صلح به جای پارس گازشان را به هند بفروشند. اما به مانند آن کشاورزی که نه برنامه داشت, نه پول داشت, نه سردخانه داشت و نه امکانات دارد گازش(گوجه اش) در دستش مانده است و خریداران برایش نازها میفروشند تا چه پیش آید و چه در نظر افتد.......