میزان رضایت شغلی در بین کارمندان به عوامل مختلفی بستگی
دارد، یقینا حقوق بالا مهمترین معیار برای این موضوع است اما همه آن نیست. کارمندی
که با حقوق بالا در شرکتی کار میکنند ولی سایر معیارهای رضایت شغلی را ندارند نمی توانند
آنطور که باید آن شرکت را در رسیدن به اهدافش یاری رساند. با نگاهی به کامنتهای که
کاربران سایتهای مرتبط در ذیل اخبار و رویدادهای شرکتهای دولتی یا نیمه دولتی کشورمان
می نویسند به خوبی می توان دریافت که امروزه کارمندانْ کمتر سازمانی را میتوانید
پیدا کنید که از شغلش رضایت داشته باشد. کارمندانی که احساس – و مشاهده – میکنند محیط
سازمانشان آکنده از اضطراب، ناامنی، ترس و بیاعتمادی میباشد. مدیریت،
به صورت باندی، فامیلی، محفلی و دوستانه، اداره میشود. دروغ،
ریا و نفاق در چنین سازمانهایی رواج دارد. انتصابات سازمان، بر مبنای ملاحظات غیر اداری و شخصی و پست دادن به افراد
نزدیک به مدیریت، طرح ریزی شده و همین امر، منجر به رواج روحیه تملق و چاپلوسی میگردد. مدیریت، هرگونه انتقادی نسبت به عملکرد خود را مساوی با مخالفت
با کل سازمان میداند. در چنین سازمانهایی برای ساکت نمودن کارشناسان
منتقد از روشهای مختلفی از قبیل: منزوی نمودن، ترور شخصیت، برکناری از سمت،
انتقال به واحدهای دورافتاده، تهمت، افترا زدن و... استفاده مینمایند تا به صورت
غیر مستقیم، زیرکانه و ناجوانمردانه، محیط سازمان را برای کارشناسان مذکور، تنگ و
ناامن نموده و با اعلام شایعات و زیر سؤال بردن انگیزههای آنها و ایجاد حالت
تعلیق و القاء علامت سؤال در ذهن مسئولین ومدیران بالاتر، او را فردی دارای مسئله
و مشکل معرفی نمایند که سعی دارد با انگیزههای انتقام جویانه، جاه طلبانه، مادی و
غیراخلاقی، عملکرد مدیریت را زیر سؤال ببرد و درنهایت کاری مینمایند که در
آینده، کسی به استدلالها، افکار، نظرات و تحلیلهای کارشناسان مذکور، توجهی
ننماید.
پ. ن : این نوشته به بهانه مقاله
« نگاهی به شادترین شرکتهای آمریکایی» که در سایت اقتصاد ایرانی منتشر شده و
با کمک مطالب مقاله
« انواع واکنشها به مدیریت» سایت فرارو نوشته شده است.