حرفهای عادی

Wednesday, August 31, 2011

وقتی قبر کن ها هم رشوه میگیرند, امپراتوری در حال فروپاشی

.... ظاهرا قرار بود مراسم خاکسپاری و تدفین مجانی باشد, اما این تنها یک شوخی بود. در مرحله اول جسد باید به سردخانه برده میشد. به ما گفتند تمام سردخانه ها پر است و نمی توانند جنازه را بپذیرند, اما زمانی که 200 روبل به متصدیان دادیم جا پیدا شد. پرداخت بعدی, 50 روبل بابت پوشش و لفاف جسد بود. سپس متصدی تدفین گفت: تابوت به اندازه جسد مادرم ندارد و ما چاره ای نداریم جز اینکه تابوتی به طول هشت پا بخریم. طول قامت مادرم فقط 5 پا بود. هشتاد روبل پرداختیم و بلافاصله تابوت مناسب فراهم آمد. با اینکه ساعت ده صبح برای خاکسپاری تعیین شده بود, قبرکنها گفتند تا قبل از ساعت دو بعد از ظهر نمی توانند قبر را اماده کنند. به هر کدام آنها دو بطری ودکا و 25 روبل دادیم و کار به موقع انجام شد. راننده نعش کش گفت در آن روز چند جنازه دیگر را باید حمل کند و نمی تواند به کار ما بپردازد, این مشکل نیز با یک بطری ودکا و 30 روبل حل شد. این مبالغ به علاوه هزینه ای محل قبر و گل و سایر هزینه ها برابر 2000 روبل یعنی سه برابر درآمد ماهیانه خانواده ما شد. آیا این زندگی عادی است؟ به نظر من این یعنی زیستن با قانون جنگل»......

 برگرفته از کتاب " آخرین روزهای امپراتوری شوروی" 
نوشته " دیوید رمنیک

No comments:

Post a Comment