حرفهای عادی

Friday, February 10, 2012

توالت و تابلوهای آزاد

تو دوره دانشجویی ما رقابت زیادی بود تا بتونیم به عنوان رابط یا مراقب در کنکورهایی که تو دانشگاه برگزار میشه شرکت کنیم و از مختصر پولی که از این راه گیرمون می اومد کمک خرجی در بیاریم و تواین جلسات کنکور ساعات طولانی بیکار بودیم و این فرصتی در اختیار ما قرار میداد تا دست به خلاقیت هایی بزنیم, مثلا من یه بار متوجه شدم که به دلیل          ازدحام, داوطلبین میتونن از توالتهای دختران نیز استفاده کنن و یه کاغذ برداشتم و مطالبِ روی  در و دیوار توالتهای پسران و دختران رو نوشتم که یه مجموعه ای ناب از مطالب سیاسی, اجتماعی, هنری, طنز, ادبی و جنسی در کنار هم بود ( که با گذشت سالها, هنوز هم تو مدارک و یادگاریهای شخصیم نگه اش داشتم) و چند  روز بعد, بخشی از این مطالب رو به دفتر       فرهنگی ( وابسته به نهاد نمایندگی) و سپس مسئولان دانشکده ارائه دادم و سعی کردم اونا رو قانع کنم که اگه جایی مجاز برای نوشته ها  نباشه, همه میرن و جاهای آزاد دیگه ای "هرچه که دلِ تنگشون میخواد" مینویسن و با این ادله تونستیم مجوز اولین تابلوی آزاد بدون قفل و شیشه  رو راه اندازی کنیم و این تابلو به سرعت به یکی از پر بیننده ترین تابلوهای دانشگاه تبدیل شد که هر کسی میتونست با اسم خودش یا با اسم مستعار بدون واسطه مطالبش رو تو تابلوی موکتی بزنه.........
همیشه فکر میکردم که با گسترش اینترنت و راحتی و آزادی بیانِ افکار در شبکه جهانی دیگه نیازی به تابلوهای آزاد نباشه ولی با این فیلترهای که رو اینترنت ایجاد شده, احتمالا مشتری توالتهای آزاد  از این به بعد زیادتر بشه..... 

No comments:

Post a Comment