حرفهای عادی

Friday, June 29, 2012

نماز جمعه

دوره دبیرستان یه دبیر ادبیات داشتیم که در مورد عقاید مذهبی اش افراط میکرد و دوست داشت بیشتر از اون که هست, مذهبی به نظر بیاد, یه بار سر کلاس گفت:« حدیثی داریم که میگه هر کسی بدون عذر موجه دو جمعه پشت سر هم در نماز جمعه شرکت نکنه, مسلمون نیست.»........ جلسه بعد یکی از بچه های کلاس ما که از اون دانش آموزهای ساده, کم استعداد ولی خرخون بود و از هر فرصتی برای بدست اوردن دل معلم ها و به تبعش نمره استفاده میکرد, برای خود شیرینی گفت:« آقای معلم, من این هفته نماز جمعه شرکت کردم ولی هر چی گشتم, شما رو پیدا نکردم.» معلم بیچاره هم با کلی مِن مِن, عذری اورد و گفت که جمعه قبل اراک نبوده که به نماز جمعه بره... هفته بعد هم رسید و همکلاسی ما دوباره  دستش رو بالا برد و گفت که باز هم جمعه به نماز جمعه رفته ولی معلم رو ندیده و معلم ما این بار هم یه بهانه ای اورد که چرا نتونسته به نماز جمعه بره..... هفته سوم هم داستان تکرار شد ولی این بار معلم ما عصبانی شد و گفت: «به تو چه؟ اصلا نمی خوام به نماز جمعه برم, مگه فضولی؟ » بعدش که کمی اروم شد گفت:« ما آیه قرآن داریم که مسلمونها نباید تو کار هم تجسس كنن...

No comments:

Post a Comment