حرفهای عادی

Friday, August 3, 2012

خوشبختی

جاهایی تو ایران هست که من بهشون میگم: "ته دنیا", جایی که اطرافتان از مین های عمل نکرده پوشیده شده, آفتاب سوزان و کویر لم یزرع داره, تا چشم کار میکنه بیابان و خشکی دیده میشه و تا دلتان بخواهد ریزگَرد و سراب می بینید, حالا تجسم کنید که  میخواید تو این " ته دنیا " ها کار کنید و به عنوان جوشکار برید داخل مخزن آهنی - با ارتفاع 9 متر- تا جوشکاری کنید, جایی که گرمای حاصل از ذوب شدن الکترودها کمک میکنه تا دمای بالای 50 درجه بیرون مخزن به بالای 60 درجه برسه و خبری هم از کولر و ادوات سرمایش نیست, به نظرتون چه حسی میتونید داشته باشید؟
من یه بار برای بررسی یه مشکل رفتم تو یکی از این مخزنها و یهو چشمم به دیواره مخزن افتاد که کارگرا با گچ سفیدی روش نوشته بودند: " لحظه هارا گذراندیم تا به خوشبختی برسیم غافل از اینکه خوشبختی همان لحظه هایی بود که گذراندیم"

No comments:

Post a Comment