حرفهای عادی

Tuesday, April 3, 2012

سفر به نپال - بخش دوم

وقتی وارد هتل آناپورنا شدیم, فرشها, نقاشی ها و تابلوهای زیبایِ دیوارهای هتل نشان میداد در پَس گرد, غبار و کثیفی شهر کاتماندو هنرمندانی زندگی میکنن که میتوانند با ذوقشان فقر را کمی قابل تحمل کنند, همچنان که داشتیم از تابلوها و نمادهای هتل عکس میگرفتیم کلید اتاقمان رو تحویل دادند و راهی اتاقمان شدیم, اتاقی نه چندان تمیز که به نظر میرسید ملحفه ها و رو تختی ها نشُسته باشه ولی خستگی راه موجب شد که کمتر غُر بزنیم و شرایط رو تحمل کنیم....
روز دوم به دیدن شهر کاتماندو اختصاص داشت, شهری که درمرکز نپال و در دره کاتماندو, کنار رودخانه بگماتی واقع شده و با دو شهر پاتان و بهاکتاپور یک مجموعه شهری را تشکیل می‌دهد و بزرگترین شهر و پایتخت نپال میباشد و جمعیت آن و حومه اش به 5.5 میلیون نفر میرسد و ما پس از 30 دقیقه حرکت از هتل به شهر تاریخی بهاکتاپور یا بختاپور رسیدیم. بختاپور یا بادگائون بر تپه‌ای با ارتفاع 1401 متر واقع شده است و به شهر مریدان موسوم بوده و یکی از جاذبه‌های توریستی مهم نپال است که بازدیدکنندگان را به زمان‌های گذشته برمی‌گرداند. این شهر با مساحتی در حدود 4 مایل مکعب دارای جاده‌های زیبای سنگ‌فرش، خانه‌هایی با آجر قرمز وسبکی از زندگی است که یادآور قرون میانه است. میدان شگفت‌انگیز "دوربار" با دروازه طلایی‌اش و کاخ بی‌نظیر 55 پنجره‌‎ای نشان از روزهای پر شکوه در گذسته دارد و در حال حاضر بختاپور به خاطر سفالینه‌ها و حکاکی‌های روی چوب که در میادین و پنجره‌ها دیده می‌شود زبانزد است و معبد بایراونات, معبد باتسالا , معبد نیاتاپولا( یا معبد پنج طبقه) از آثار دیدنی این شهر محسوب میشوند.
پس از دیدن شهر بختاپور به میدان دوربار رفتیم و در رستورانی زیبا سفارش غذایی با نرخ مناسب( حتی با دلار نرخ آزاد) که با ذائقه ما تطابق داشت دادیم و پس از ناهار گشتی در میدان دوربار زدیم و از دست فروشهایی که تعدادشان کم نبود تعدادی مجسمه بودا, چاقوی حکاکی, ظروف برنجی (که من بهشون خنزر پنزر میگفتم ) خریدیم. دوربار در لغت به معنای محل کاخ هاست. در دره کاتماندو سه میدان دوربار وجود دارد و میدان دوربار کاتماندو در شهر قدیمی واقع شده و دارای ساختمان های قدیمی ایست که نشانگر چهار پادشاهی کانتیپور، لالیتپور، باکتاپور و کرتیپور میباشند. این مجموعه دارای ۵۰ معبد است و به دو چهارگوش بیرونی با معابد کاشتامانداپ، کوماری گار و شیوا پارواتی و چهارگوش درونی با هانومان دوکا و کاخ اصلی تقسیم شده است. پس از اینکه با گرفتن عکسها به اصطلاح دوش گرفتیم به هتل برگشته و شام رو در رستوران KFC که نزدیک هتل بود( وفکر میکنم تنها شعبه این رستوران آمریکایی در نپال بود) خوردیم و به همراه سایر همسفران به  شبگردی در شهر تاریک پرداختیم و پس از بازگشت به هتل وسایلمان رو جمع کردیم تا صبح زود به سمت پارک جنگلی چیتوان حرکت کنیم.
ادامه دارد..........

1 comment:

  1. چه کار خوبی می کنی که خاطرات سفرت رو می نویسی. خیلی سنت خوبیه.کاش همه ما حوصله این کار رو داشتیم.

    ReplyDelete