یکی از راننده های شرکت ما خیلی ادعای "راننده
بودن" میکنه و همین که تو ماشینش میشینم شروع میکنه به بحث فنی در مورد اجزاء
ماشین و موتورش و منم با اینکه تقریبا از ماشین به اندازه "گاو" از
"لوکوموتیو" سر در میارم ولی برای حفظ آبروی جامعه مهندسین, تلاش میکنم کم
نیارام و با هنر شُومنی که از دوران دانشگاه به ارث بردم تو بحثا همراهیش میکنم و نشون میدم که آدم واردی
هستم و اونم احساس میکنه که یه همدل پیدا کرده و با هم کلی حرف برای گفتن پیدا
میکنیم, مثلا یه تیکه کلام داره که وقتی یه ماشین میره جلوش و آروم حرکت میکنه و
بهش راه نمیده, غُر میزنه و میگه: "مهندس!! می بینی؟ ماشین قسطی و گواهینامه هم
پولی, همین میشه دیگه", منم با کمی مِن و مِن حرفش رو تایید میکنم ولی همش
نگرانم روزی برسه که بدونه ماشینم قسطیه و گواهینامه ام هم پولی.......
No comments:
Post a Comment