درسخوان و خَرخون نداشت؛ اول سال تحصیل که میشد
همه مرتب میشدند, کلاسها دو درَه نمیشد, حتی کلاسهای ساعت 8 صبح شنبه؛ همه که نه
ولی بیشتر بچه ها دفاتر خوشگل و مرتب میخریدن و صفحاتش رو خطکشی میکردن ؛ موقع
درس که میشد میرفتند ردیف اول که نه ردیف دوم مینشستد, آخه نشستن تو ردیف اول براشون
اُفت داشت؛ با حوصله به درس استاد یا معلم گوش میدادند و جزوه برمی داشتن؛ همون روز هم میرفتن خونه یا
خوابگاه مینشستن و جزوه رو پاکنویس میکردن, اونم نه با یه رنگ خودکار بلکه با چند
رنگ خودکار؛ این داستان زیاد طول نمیکشید,
ابتدا پاکنویس, بعد جزوه برداشتن و در آخر هم کلاس رفتن از برنامه ها حذف میشد تا
اینکه آخر ترم و شب امتحان که میشد دوباره کار و کاسبی پسرهای که روشون میشد از دخترهای
درس خوان جزوه بگیرن سکه میشد و همه میرفتن ازشون جزوه میگرفتن؛ سر جلسه امتحان که
میشد وقتی سئوالای امتحانی فشار میاورد بیشتر بچه ها با خودشون عهد میکردن که از
ترم دیگه مثل "آدم" درس بخونن و سر کلاس برن ولی ظاهرا کسی از تاریخ
عبرت نمیگرفت....
پ.ن : خدا کنه "دولت تدبیر و امید" آنقدر
بزرگ و با تجربه شده باشد که مثل جوانی های ما خط کشی دفاتر, نظم, انضباط و برنامه
فقط برای روزهای اول کارش نباشد.....
No comments:
Post a Comment