حرفهای عادی

Wednesday, December 4, 2013

مفتی ها

سالها پیش شرکت نفت یک مدیر داشت که من خیلی از او خوشم می آمد, دکتری اقتصاد داشت و بعد از اینکه از وزارت نفت کنار گذاشته شد در دانشگاههای شریف, شهید بهشتی و تهران مشغول تدریس شد. رئیس هیات مدیره شرکت ما بود و در بعضی جلسات ایشان را می دیدیم. دو تیکه کلام داشت که معمولا در هر جلسه آن دو را تکرار میکرد, اول اینکه می گفت : « در دوره جنگ نماینده نخست وزیر ( میر حسین) در وزارت نفت بوده است» و دوم اینکه میگفت: « بزرگترین مشکل من این هست که من می فهمم(!) و البته بزرگترین مشکل شما هم این هست که باز من می فهمم....». یک روز ایشان از مجموعه ما بازدیدی داشت.  ما در طبقه سوم  در یک سالن بزرگ که چند میز کار قدیمی در اطراف آن چیده شده بود کار میکردیم. مدیر ما تک تک ماها را به آقای دکتر معرفی میکرد و ایشان هم چند سئوال در مورد تحصیلات, تخصص و کارمان می پرسید و سراغ نفر بعدی میرفت. یکی از همکاران ما که تخصص ویژه ای در "به دست آوردن دل مدیران داشت" سریع از شگرد همیشگی اش استفاده کرد, شگردی که استادش بود و همیشه جواب می گرفت, رَد خور نداشت. از این شگرد کلی هم امتیاز به دست آورده بود, شگردی که آن موقع و اکنون هم ندیده ام مدیری بتواند در مقابل آن مقاومت کند. دل هر مدیری را میتوانید با این روش به دست بیاورید. اصولگرا و اصلاح طلب ندارد. هزینه اش هم زیاد نیست. این دوست ما فهمیده بود مدیران و البته مردم ما عاشق سخنرانی هستند. اگر موضوع سخنرانی "مدیریت  یک چیزی" باشد و بشود در دانشگاهی و در جمع دانشجویان آن را جور کرد که دیگر نورعلی نور میشود.  با این روش می توان بدون اینکه شائبه پاچه خواری بوجود بیاید دلی گرانقیمت را به دست آورد. اما ظاهرا این بار اشتباه گرفته بود. آقای دکتر برای سخنرانی در همایش "مدیریت" پروژه های انرژی در دانشگاه پلی تکنیک درخواست پول کرد!!! دوست ما با تعجب پرسید: آقای دکتر جدی می فرمایید؟ ایشان به سمت ما برگشت و وقتی تعجب همه ما را دید پاسخ داد: « من آدمی نیستم که مفتی سخنرانی کنم. اگر کسی مفتی حرف بزند قطعا حرفی نخواهد زد که به درد کسی بخورد. چون من نمی توانم مثل خیلی ها حرفهای الکی بزنم و باید برای یک ساعت سخنرانی حداقل 30 ساعت وقت بگذارم. هزینه این وقتم را می گیرم. به شما هم توصیه میکنم که اگر هدفتان افزایش سطح علمی همایش است سراغ آدمهای بروید که برای وقتشان ارزش قائل هستند و اگر برای چیزهای دیگر همایش راه انداخته اید که دیگر سراغ امثال من نیایید...»

No comments:

Post a Comment