حرفهای عادی

Wednesday, February 19, 2014

جو و موج

آواز شهرام ناظری را خیلی دوست داشتم/دارم. بیشتر نوار کاستهایش را تهیه کرده بودم. هنوز هم با وجود پیدایش سی دی و فایل, آن کاستها را نگه داشته ام. اینقدر به کارهای ناظری علاقه داشتم که یک مدتی تصمیم گرفتم بروم زبان کردی یاد بگیرم. بگذریم......
در میان کارهای ایشان آلبومی به نام " کنسرت اساتید موسیقی ایران"  وجود دارد که خیلی زیباست. در این آلبوم آواز "میگن اسبت رفیق روز جنگه" خوانده میشود. این آواز دارای شعری محلی است که به نحوی بسیار زیبا به بیان از دست دادن قدرت شخص پس از عاشق شدن و شکست می پردازد.....
« میگن اسبت رفیقِ روزِ جنگه
مو میگویم از او بهتر تفنگه
سوارِ بی تفنگ قدرت نداره
سوار وقتی تفنگ داره سواره
تفنگِ دسته نقره ام رو فروختم
برایِ وِل (وی)  قَبای تِرمه دوختم
فِرستادم برایش پس فرستاد
تفنگ دسته نقره ام داد و بیداد، داد و بیداد. »
شاید ارزش تفنگ برای ماهایی که در دوره فیس بوک هستیم خیلی معنی نداشته باشد اما تنفگ در گذشته ارزشی بالا داشت طوری که الان هم در ارتش مقدس شمرده شده و معادل ناموس در نظر گرفته میشود. به نظرم اگر تفنگ ابزار فردی دفاع از خاک و قبیله باشد "سرباز" بُعد اجتماعی آن خواهد بود. یعنی باید به اندازه ای که تفنگ برای هر فرد ارزش بالایی دارد بایستی سرباز هم برای کشور و جامعه ارزشمند باشد. اما متاسفانه در این سالها ارزش سربازی از دید جامعه کاسته شده است. خودم شاهد بودم که وقتی یک سرباز خواست سوار تاکسی شود دو دختر خانمی که عقب تاکسی نشسته بودند از آقای راننده خواستند که کرایه سه نفر را حساب کند تا سرباز بیچاره نتواند در کنار آن دو خانم بنشیند و بعد خوشحال شدند که چه خوب شد که آن سرباز "بو گندو" کنارشان ننشست. این نمونه را می توان به کرات در اتوبوسهای بین شهری با سربازهای در راه مانده دید. از همه بیشتر هم ماهایی این برخورد را میکنیم که برایمان "گیتار شماعی زاده" از "تفنگ دسته نقره شهرام ناظری" با ارزش تراست. اما ناگهان ورق بر میگردد, پنج سرباز ایرانی به دست گروه تروریستی اسیر میشود. موج شروع میشود. شعرها برای چشم نگران سرباز سروده میشود. همه نگران حال مادر سربازها میشویم. ما که تا دیروز حاضر نبودیم در تاکسی کنار این موجودات بوگندو! بنشینیم امروز اشکهای زیبایی برای این حافظان وطن میریزیم. واقعیت این است که سرباز و اسلحه برای کشتن و کشته شدن درست شده است. اگر امروز به این تروریستها باج داده شود قطعا "قبای ترمه" ما را پس خواهند فرستاد و فردا در تهران دست به ترور خواهند زد و گروگانهای بیشتری خواهند گرفت پس باید واقع بین بود. همانگونه که سربازهای وطن "بو گندو" نیستند, امروز هم نباید به ابزاری برای باج خواهی تروریست ها تبدیل شوند. امروز قرعه به نام این سربازان افتاده است که در خط مقدم دفاع از وطن قرار داشته باشند. همانطور که در سالهای گذشته برادران من و در سالهای آینده برادران شما این وظیفه را خواهند داشت.
پ.ن 1: من آدم خشک و بی احساسی نیستم و دوست دارم فعالیتهای  دیپلماتیک برای آزادی این عزیزان به نتیجه برسد و امیدوارم و دعا میکنم  این عزیزان هر چه زودتر به آغوش خانواده هایشان برگردند.
پ.ن 2 : بیشتر عصبانیت ایرانیان از بی توجهی صدا و سیما و مسئولین به این حادثه بود که خوشبختانه اثرگذار بود و باعث شد که توجه بیشتری به موضوع کنند.

No comments:

Post a Comment