حرفهای عادی

Friday, January 25, 2013

ارتقا


یه دوستی دارم اهل لرستان, به شدت به قوم و استانشون تعصب داره؛ تعریف میکرد که باغ وحش لرستان یه شیر پیر داشت که خیلی بی حال بود و معمولا از جاش تکون نمیخورد و به تدریج جذابیتش رو از دست داد و مردم دیگه رغبتی به دیدنش نداشتند تا اینکه مسئولان باغ وحش برای بالا بردن جذابیت و تماشاچی, یه نمایش ترتیب دادند و اعلام کردند که میخوان  یه خَر زنده رو تو قفس شیر بندازند تا شیر جلو چشم تماشاچیان, خَر بیچاره رو شکار کنه و بخوره؛ بعد از تبلیغات مفصل, مردم زیادی برای دیدن نمایش اومدن, ولی از بخت بد, خَر به جمجه شیر یه جفتک زد و شیر هم درجا, جان به جان افرین تسلیم کرد و مُرد؛  خبر تو شهر پخش شد و مردم زیادی تا مدتها به باغ وحش می اومدند و بلیط میخریدند تا " خَر شیر کش لرستان" رو ببینن......
و بعد نتیجه گرفت که اگه یه روز خَری بزنه و شیری رو بُکشه و مردم هم برای دیدنش بلیط بخرن, باز هم دلیل نمیشه که خَر ادعای شیری کنه, حتی " خَر شیر کش لرستان"!!!

No comments:

Post a Comment