قدیما برق زیاد قطع میشد و یه جورایی همه با این
موضوع کنار اومده بودیم؛ فانوس, چراغ, شمع, چراغ قوه و .... همه دم دست بود طوری
که وقتی برق قطع میشد بدون دردسر میشد پیداشون کرد, اولش همه غر میزدند, دفترای
درس و مشق جمع میشد, رادیو و تلویزیون خاموش میشد, اینترنت و ماهواره که از
اولش هم نبود, سر و صدا قطع میشد و خونه ای با 5 پسر بالاخره ساکت میشد و زود بساط شمع و چراغ عَلم میشد, همه ناچار دور
هم جمع میشدیم, کانون خانواده گرمتر و البته آرومتر!!! میشد و برای اینکه حوصله مون سر نره, مادر
بعضی بازیهای قدیمی رو یاد میداد و ما بازی میکردیم, همین جور الکی الکی خوش
میگذشت و قشنگ ترین و شیرین ترین لحظات ما
شکل میگرفت...
پ ن : ساعت 8.5 تا 9.5 شب 3 فروردین "ساعت زمین" بود, تو این ساعت قراره که چراغهای اضافی و تجهیزات برقی خاموش بشه
..... به نظرم میشه از این طرح الگو گرفت و یه ساعاتهای رو "ساعت
خودمون" قرار بدیم و تو این ساعتا همه چراغها, تلویزیون, ماهواره, اینترنت و
... رو قطع کنیم و زیر نور چراغ شمع یا فانوس آروم بگیریم و به خودِ خودمون برسیم .....
No comments:
Post a Comment