حرفهای عادی

Wednesday, October 17, 2012

نرخهای بد مست

دانشگاه علم و صنعت چتد تا خوابگاه تو جاهای مختلف تهران داشت, مثلا یه خوابگاه تو مجیدیه داشت که به دانشجوهای فوق لیسانس میدادند, یه خوابگاه تو حکیمیه داشت که به دانشجوهای سال اول میدادند, یه خوابگاه تو خیابان رشید داشت که بچه های محافل هنری و ادبی و بچه های باحال دانشگاه اونو قُرق کرده بودند, یه خوابگاه تو رودهن داشت که به متاهلها میدادند, اما گل سر سبد این خوابگاهها "خوابگاه کوی بسیج" بود که از بقیه خوابگاهها بزرگتر و پر جمعیت تر بود و چون داخل دانشگاه بود به خوابگاه "داخل" معروف بود و بچه های این خوابگاه ( که من 6 سال ساکنش بودم) عادتهای خاصی داشتند, مثلا چون فاصله خوابگاه تا کلاسا در حدود 5 دقیقه بود, معمولا با حوصله و بدون عجله و با خیال راحت از خواب بیدار میشدند و این بود که با نیم ساعت تاخیر به اولین کلاسشون میرسیدند, البته این دیر رسیدن, استثتاهای هم داشت که یکی از این استثتاها کلاس درس "دکتر علوی املشی " بود, استادی جدی, خیلی سخت گیر و به اصطلاح "بد نمره" که  همه دانشجوها حسابی ازش حساب می بردند و همه (حتی ما خوابگاه داخلی ها) 5 دقیقه زودتر از ساعت 8 سر کلاسش حاضر میشدن, یه بار یکی از بچه ها که شب دیر خوابیده بود و صبح به سختی بیدار شده بود, سر کلاس خوابش گرفت و شروع به چُرت زدن کرد, دکتر علوی هم که اصلا با کسی شوخی نداشت, اونو صدا کرد و گفت : «آقای شکوهمند, اول پیاله و بد مستی؟» بچه ها هم از این شوخی دکتر کلی حال کردن و تا مدتها این ضرب المثل رو با مناسبت و بی مناسبت به کار می بردند, پس از گذشت سالها, مدتها بود که این ضرب المثل رو نشنیده بودم تا اینکه دیروز وقتی با دوستامون داشتیم در مورد گرونیا صحبت میکردیم, یکی از بچه ها گفت :«نمی دونم چرا  با اینکه قیمت دلار2 تا 3  برابر شده ولی قیمت خیلی از کالاها 5 تا 6 برابر شده» و  یکی دیگه جوابش رو با اون ضرب المثل داد و گفت: «تازه اولشه , اول پیاله و بد مستی !!!»

No comments:

Post a Comment