حرفهای عادی

Monday, October 7, 2013

انتقاد دانشجویی

«...یه دوره ما برای کارآموزی شرکت نفت رفته بودیم. یه بار که ما تو اتاق یکی از همین مدیرای میانی بودیم، یکی از مهندسای شرکت اومد توی اتاق و گفت: من با توجه به استانداردها, واسه فلان کار یه طراحی کردم که فلان قدر هزینه رو کاهش میده. ایشون جواب دادند: برو، یه جایی توی پروژه‌هایی که خارجی‌ها اجراش کردن یه چیزی پیدا کن که شبیه این کار باشه تا من مطمئن بشم طراحی تو درسته و از اون طرف هم بتونیم سایر ادارات را با نمونه خارجی متقاعد کنیم تا بهمون اجازه بدن ازاین روش استفاده کنیم. اصن به قضیه بی‌اعتمادی اون مدیر کاری ندارم. چیزی که اون‌جا بیشتر اذیتم کرد این بود که جناب مدیر اولن دغدغشو نداره، چون واقعن به حالش فرقی نمی‌کنه. بعدش این که نسبت به مهندس زیردستش کم‌سوادتره و خودش عرضه بررسی رو به کمک تحلیل نداره و باید با نمونه راضیش کرد. بعد از اون این که مهندسای ناظر ادارات بعدی هم سواد بررسی تحلیلی رو ندارن و اونا رو هم باید با نمونه راضی کرد. درسی که ما و خارجی ها می‌خونیم یکیه ولی ما حداکثر ازش استفاده می‌کنیم که نشون بدیم یه چیزی که یه جا( خارج) جواب داده، اینجا هم جواب می‌ده و قرار نیست جلو بریم باهاش.....»
متن بالا رو با کمی تغییر از کامنت یکی از دانشجوهایی که تابستون سال گذشته کارآموزی اومده بود پیش ما نوشتم که دید انتقادی به یکی از کارهای من داشت, کارو جملاتی که حداقل ماهی یکبار تکرار میکنم؛ اما از اونجایی که دوست نداشتم این دانشجوی فعلی و مهندس( یا مدیر آینده) با این ذهنیت منفی به رفتاری که من به انجامش خیلی افتخار میکنم به محیط کار وارد شود براش این جواب را نوشتم:
«....خاطره ای که شما گفتی من رو خوشحال کرد، اولا موضاعاتی که تو سایر سازمانها با کلی خَدم وحَشم ومشاور انجام میشده را سازمان ما راسا انجام میداده است، ثانیا ، بی سوادی خودم را در اون موضوع خاص قبول دارم، کشور ما از کسانی ضربه خوردند که خودشون رو تو همه چیز نه تنها کارشناس میدونستند بلکه ادعا میکردند کارشناس ارشد هستند، سوما، اگر فرض کنیم که یک مدیر میانی (به قول شما) حتا سوادش رو هم داشت نباید وقتش رو به بررسی اون موضوع اختصاص میداد، اقای فرخی خودش دیده اند که این نوع رفتار مدیران چه بلاهایی رو به سر پروژه آورده است، چهارما، این که به کارشناسی که براى بار اول موضوعی را بررسي کرده گفته شود که برود تجربه سایر پروژه ها مخصوصا خارجی ها را هم با طرحش مقایسه کند به هیچ عنوان نشانه بی اعتمادی و بیسوادی نیست و نه تنها اشکال ندارد بلکه لازم هم هست، چون در صورت اشتباه بعدا هم باعث حادثه ناگواری میشود و در صورت اتفاق ميتواند اعتماد به نفس کارشناس را بسیار بسیار کم تر از قبل کند، نهایتا؛ این خاطره شما مرا خیلی خوشحال کرد که دوستان خوبی مثل شما کارهای ما را با دید انتقادی زیر نظر داشتند ودارند و دوست دارم اگر خواستی وقت بگذاری و دوباره هم دیگر را ببنیم تا نتایج اون طراحی و پروژه ای که با هاش راه افتاد رو ببینی .......»

No comments:

Post a Comment