دیشب مشغول نصب و امتحان اپلیکیشن های اندرویدی
رو گوشی موبایلم بودم و به همین دلیل دیر خوابیدم, صبح که صدای زنگ موبایل رو
شنیدم هنوز خستگی از تنم خارج نشده بود و احساس کردم به خواب بیشتری نیاز دارم؛
این بود که به چند تا از همکاران و بچه های شرکتsms فرستادم و بهشون اطلاع دادم که 2 ساعت دیرتر به سر
کار میرم؛ بعدش تا ساعت 9.5 خوابیدم و وقتی که بیدار شدم با حوصله صبحانه رو آماده
کردم و شیر روی شعله کوچک گاز گذاشتم و زیرش رو کم کردم تا فرصت داشته باشم قبل از
سَر رفتن شیر یه دوش کوچولو بگیرم؛ زیر دوش بودم که متوجه یکی از "خوش بختی
های" بزرگ زندگیم شدم و خدا رو صد هزار مرتبه شکر کردم که "رئیس جمهور"
نبودم!! وگرنه تغییر برنامه به این کوچکی به راحتی ممکن نبود و یا اگر هم ممکن بود
باعث تبعات زیادی میشد؛ مثلا می تونست باعث سئوال مجلس از رئیس جمهور و به تبع اون
بوجود اومدن بحران سیاسی در کشور بشه و در نتیجه اش قیمت ارز بالا و شاخص سهام
پایین بیاد....
No comments:
Post a Comment