تو عسلویه یه تابلوی
بزرگی زده بودند که روش نوشته شده بود : « ایمنی شعار نیست, شعور است.» که ظاهرا
یکی از مدیرای ما از این جمله خیلی خوشش اومده بود و در مورد هر موضوعی که میخواست حرف بزنه از این
جمله استفاده میکرد و به جای کلمه "ایمنی" کلمه مورد بحث رو قرار میداد,
مثلا در مورد "کارمهندسی" می گفت :« مهندسی شعار نیست, شعور است.» یه
بار ایشون در مورد انتخابات و شعارهای
انتخاباتی سخرانی میکرد و طبق معمول از جمله طلایی و مورد علاقه اش استفاده کرد و
با افتخار گفت :« آقایان, شعار شعار نیست, شعور است.» تعدادی از
حضار خندیدند ولی ایشون کوتاه نیومد و دوباره جمله رو گفت و تاکید کرد که واقعا
شعار نیاز به شعور دارد ولی ما ول کن معامله نبودیم و تا سالها به این جمله اش
میخندیدم تا اینکه سالها گذشت و ما با چشم خود دیدیم که شعارهای پوپولیستی و عوامفریبانه چه جور جای
شعورهای انتخاباتی رو گرفت و حالا هم احتمالا همه کاندیداهای ریاست جمهوری فهمیدن که شعارهای اقتصادی و اجتماعی برپایه
اصول علمی و کارشناسی نمی تونه براشون رای داشته باشه ناچار میشن که شعارهای عوام
فریبانه درست کنن ولی مشکل اینجاست که تو این سالها هرچی شعار عوامفریبانه بوده,
استفاده شده و ته کشیده و دیگه نمیشه با اتکا به شعارهای سنتی عامیانه قبلی رای
جمع کرد و باید تو این کار خلاقیت و نو آوری به خرج داد و حرفهایی زد که تا حالا
امتحانش رو پس نداده و یا نخ نما نشده باشه وگرنه به ضدش تبدیل میشه, مثلا دیگه
نمیشه از جوانها یا زنها گفت, یا اینکه دیگه نیمشه با وعده دادن پول نقد و هدفمندی
یارانه ها رای جمع کرد و باید به موضوعات بکری توجه کرد, مثلا میشه رو "مدت سربازی و
معافیت " یا توان و ارتباط با "اجنه و جن گیران " مانور داد...
No comments:
Post a Comment