حرفهای عادی

Tuesday, April 30, 2013

200 تومنی

امروز تو شرکت "روزنامه ایران" داشتیم, نه اینکه خدای ناکرده خودم خریده باشمش,نه؛ خیلی وقته که "روزنامه ایران" رو نمی خونم حتی اگه مفت باشه, نه اینکه نمی خوام,بلکه نمی تونم بخونمش, خیلی هم تلاش کرده ام ولی نشده, مثلا چند بار که تو هواپیما بیکار بودم و تنها روزنامه ای که در اختیار مسافران قرار داشت, همین روزنامه بود ولی ترجیح دادم چند بار برگه امنیت پرواز که مقابل صندلی مسافرا میزارن رو بخونم اما این روزنامه رو حتی ورق نزنم ؛ این بار رضا این روزنامه رو آورده بود؛ رضا خوره هر چی مجله سینمایی و ورزشیه, بیشترشون رو میخره و می خونه, اما اهل روزنامه نیست,اونم روزنامه ایران!! از نگاه ما فهمید که تعجب کردیم, تعریف کرد که رفته از سوپرمارکت سر کوچهِ شرکت یه آدمس دایتی به قیمت 800 تومن خریده و به سوپرمارکتیه 1000 تومان داده, اونم پول خُرد نداشته, بهمش گفته: « برو یه دونه "روزنامه ایران" از سبد روزنامه ها بردار, تنها چیزِ 200 تومانی مغازه ما که تو این سالها قیمتش ثابت مونده, همین روزنامه ایرانه....»

No comments:

Post a Comment