حرفهای عادی

Thursday, April 11, 2013

مهارتِ انشاء

به دلیل فضای کاری که توش هستم مصاحبه های استخدامی زیادی دیدم, بعضی مصاحبه کننده ها طوری سئوال و جواب میکنن که انگار مصاحبه شونده را می خوان استخدام کنن تا براشون هسته اتم بشکافه, سئوالاتی با ریزترین جزئیات که مطمئن بودم خودشون هم جوابش را نمیدونن و اگر مصاحبه شونده کمی اعتماد به نفس می داشت و با قاطعیت جواب میداد, می تونست هر جوابی رو به خورد مصاحبه گرش بده, شاید دلیل این همه ریز شدن به این علته که عموما هر مدرکی در کشور ما خریدنی است وگرنه با دیدن نمرات, گواهینامه و تاییدیه های که هر کس ارائه میده می تونیم به میزان دانش و توان علمی اش پی ببریم, اما این مدارک هر چیزی رو نشون بده یه چیز رو نشون نمیده که معمولا در مصاحبه هم فراموش میشه و یا اصلا توجه ای بهش نمیشه و اون اینه که "اصلا این آدم  میتونه معلومات و دانشش رو ارائه بده " و ساده ترین روش برای ارزیابی این توانمندی "تهیه گزارش یا نگارش نامه " است, که متاسفانه درصد بالای از ما در این زمینه ضعیف هستیم, به طوری که توان جمع آوری, دسته بندی, شماره گذاری, نتیجه گیری مطالب رو به صورت منطقی و با ادبیات صحیح رو نداریم و تو این نوع آزمون دچار مشکل میشیم و شاید بشه گفت "خواندن, شنیدن و نوشتن" جزء سخت ترین کارهای جامعه ما هست و درصد بالایی از افراد تحصیل کرده این مهارت رو بَلد نیستند, یعنی خوب نمی خونن و نمیشنون, پس درست نمی فهنمد و مطالبی رو که به صورت ناقص از موضوع برداشت کرده اند رو  با ضعفی هم که در نوشتن دارند به صورت نامفهوم انتقال میدن و یا به صورت یادداشت – اگه یادداشتی وجود داشته باشه-  نگه میدارن, به همین دلیل من به جای مصاحبه علمی و فنی یه مساله کوتاه خدماتی که هر جایی می تونه اتفاق بیفته ( مثلا نیاز به راننده در پایان وقت اداری)  رو تشریح میکنم و از مصاحبه شونده می خوام که این مشکل رو تو یه گزارش چند خطی بنویسه و بعد تو گزارشش از مسئول فرضی مربوطه درخواست کنه این مشکل (مثلا نیاز به راننده یا نیروی خدماتی) رو حل کنه ولی معمولا مصاحبه شونده ها – علی رغم تحصیلات بالا از دانشگاههای معتبر- بعد از گذشت زمان طولانی قادر به تهیه یک درخواست اداری ساده نمی شوند و این وقتا یاد نتیجه گیری یکی از دوستام که برای ادامه تحصیل به یکی از دانشگاهای سطح اول غربی رفته می افتم که در جواب پرسش های من-  طبق روال  سایر هم وطنانی که موفق به رفتن نشده اند – درباره تفاوت اینجا و اونجا مخصوصا تفاوت نحوه آموزش و کار پاسخ داد: خیالت رو راحت کنم اینجا( غرب)  30 درصد وقت و انرژی به بحث علمی, فنی یا کاری اختصاص داره و 70 درصد بقیه اش به نحوه تهیه گزارش, جمع آوری مدارک و ارائه مطالب اختصاص داره و تو دانشگاهها بیشتر از همه چیز تلاش میکنن "مهارت ارائه,نگهداری و انفقال دانسته ها" رو آموزش بدند...

1 comment:

  1. من هم کاملا با گفته های شما موافقم. حتی میتونم بگم این نقص رو به وضوح در خودم میبینم اما مشکل اینجاست که راه رفع این مشکل رو هم نمیدونم

    ReplyDelete